جدول جو
جدول جو

معنی تباه گردانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

تباه گردانیدن(شَ)
تباه کردن. بهمه معانی رجوع به تباه و تباه کردن و دیگر ترکیب های تباه شود
لغت نامه دهخدا
تباه گردانیدن
تباه کردن
تصویری از تباه گردانیدن
تصویر تباه گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گواه گردانیدن
تصویر گواه گردانیدن
شاهد آوردن، دلیل و حجت آوردن، گواه آوردن
فرهنگ فارسی عمید
(مُدَ رَ)
تباه گردانیدن. رجوع به تباه گردانیدن و تباه و تبه و دیگر ترکیب های آن دو شود
لغت نامه دهخدا
(اَ طَ لَ دَ)
تکدیر. تیره کردن
لغت نامه دهخدا
(سَ کَ دَ)
گواه کردن. گواه گرفتن. اشهاد. (ترجمان القرآن)
لغت نامه دهخدا
(سَ گَ کَ دَ)
تغییر دادن جامه. تعویض جامه
لغت نامه دهخدا
(تَ دَ)
راه خود را تغییر دادن. (فرهنگ فارسی معین) : من درایستادم و حال حسنک و رفتن به حج و... و از موصل راه گردانیدن و...همه بتمامی شرح کردم. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 182)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
تباه گشتن. ضایع و فاسد شدن. خراب گردیدن:
علما راست رتبتی در جاه
که نگردد بروزگار تباه.
اوحدی.
، هلاک گردیدن:
همی گفت با دل که بر دست شاه
گر ایدون که سودابه گردد تباه...
فردوسی.
زمانه برانگیختش با سپاه
که ایدر بدست تو گردد تباه.
فردوسی.
که من بنده بر دست ایشان تباه
نگردم نه از بیم فریادخواه.
فردوسی.
، تیره و تار گردیدن:
چو گردن بپیچی ز فرمان شاه
مرا تابش روز گردد تباه.
فردوسی.
- تباه گردیدن دل، غمگین و پریشان و افسرده دل گردیدن:
مهان را چنین پاسخ آورد شاه
کز اندیشه گردد همی دل تباه.
فردوسی.
رجوع به تباه و دیگر ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تابان گردانیدن
تصویر تابان گردانیدن
درخشان کردن روشن گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه گردانیدن
تصویر تازه گردانیدن
تازه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواه گردانیدن
تصویر گواه گردانیدن
گواه کردن اشهاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لباس گردانیدن
تصویر لباس گردانیدن
لباس عوض کردن جامه گردانیدن تغییر جامه تعویض لباس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز گردانیدن
تصویر باز گردانیدن
مراجعت دادن باز فرستادن باز گشت دادن، پس فرستادن مسترد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه گردانیدن
تصویر راه گردانیدن
راه خود را تغییر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تباه گردیدن
تصویر تباه گردیدن
تباه شدن
فرهنگ لغت هوشیار